
محمد قاسمی
شـهـیـد نـیـروی زمـیـنـی ارتـش
پروفایل شهید
پروفایل شهید




زندگینامه شهید محمد قاسمی
شهيد محمد قاسمي فرزند عصمت اله در سال 1345 در تهران و در خانوادهاي مذهبي چشم به جهان گشود. دوران کودکي خود را مانند همسن و سالان خود گذراند و در هفت سالگي به مدرسه رفت و تحصيل را شروع کرد ولي تا کلاس پنجم بيشتر نتوانست ادامه تحصيل دهد و در حالي که هنوز ازدواج نکرده بود از طريق نيروي زميني ارتش در سال 1361 به جبهه اعزام شد و حدود دو سال در جبهه حضور داشت که در اين مدت به پاکسازي مشغول بود. اين شهيد والامقام در سال 1363 در سرپل ذهاب به درجه شهادت رسيد و در بهشت زهرا، قطعه 27 به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت دوست عزيزم آقا سعيد سلام.
بعد از سلام، سلامتي شما يگانه دوستم را از خداوند تبارک و تعالي خواستارم و اميدوارم که هميشه در زندگيت نيکبخت و پيروز باشي. باري برادر عزيز! اگر از احوالات اينجانب، دوست حقيرت خواسته باشي الحمدالله خوب هستم و هيچ گونه نگراني به جز دوري شما عزيزان ندارم؛ اميدوارم که اين دوري هرچه زودتر برطرف گردد و ديدارها تازه گردد. سعيدجان! با امروز 10 روز است که به پادگان ابوذر، مستقيم در سر پل ذهاب هستم و فکر نکنم که تا دو سه ماه ديگر به مرخصي بيايم چون که خدا بخواهد تا عيد برنامه اي هست و امروز و فردا ما را به خط مقدم مي برند. البته اين مأموريت سه ماه است. ديگر ما با دموکرات نمي جنگيم بلکه الان با عراقي درخواهيم افتاد.
سعيد جان! اگر خدا خواست من شهيد شدم چند وصيت به تو دارم که بايد به آنها عمل کني.
اول ـ از تمامي بچه ها و کاسب هاي محل حلاليت بگير.
دوم ـ دوست دارم موقعي که جنازه مرا آوردند چند لحظه اي در خانه مان بگذاريد و از تمامي شما مي خواهم که گريه و زاري نکنيد.
سوم ـ چند لحظه اي جنازه مرا سر خاک حسن بگذاريد و به مادر و برادرم بگویيد که در شهادت من گريه و زاري نکنيد البته تا موقعي که من شهيد نشدم به هيچ کس درباره اين نامه نگو.
سعيد جان! چون هيچ اميدي براي برگشتن نيست. بعد آن مقدار پولي که محمد از من مي خواهد از داداش من بگير و به محمد بده. هرکس از من چيزي خواست از خانه بگيريد و به آن بده. الان که دارم اين نامه به تو مي نويسم در پادگان ابوذر هستم و تا چند روز ديگر به سومار يا قصر شيرين مي رويم. سعيدجان! نمي داني چقدر دلم برايت تنگ شده، دوست داشتم الان تو را مي ديدم ولي افسوس فرسنگ ها از شما دور هستم. همين قدر دارم اين نامه را مي نويسم خودش کلي هست. نامه به دستت رسيد برايم از کارهاي خودت بنويس.
خدايا! خدايا! تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.
دوستدار شما محمد قاسمي
1363/12/10 بعدازظهر ساعت 3